شعر معاصر

شعر معاصر

اشعار متین اسماعیلی
شعر معاصر

شعر معاصر

اشعار متین اسماعیلی

لیلای بی نقاب

با من چه کرد چشم تو لیلای بی نقاب؟!

مست توام چو قمصر کاشان که از گلاب


مویت سیاه ، چون شب یلدای بخت من

چشمت قصیده ایست پر از بیت های ناب


بانوی شعر ، حرمت گندم نگاه دار

گیسو طلای شرقی از نسل آفتاب


تو نغمه های گم شده بر تارک سپید

من ، ماهی طلایی در چشمه ی شراب


اندوه عشق در غزل ناب حافظی

پیغمبرانه...معجزه دار ی و صد کتاب


فتح نگاه توست همه شعرهای من

در آسمان شعر من ، ای پنجه ی عقاب


آرام و رام... آهوی در بیشه ات منم

ای شیر شرزه باز به سویم دمی شتاب


آغوش باز کن که بمیرم برای تو

در بازوان مرمری تو روم به خواب


#متین_اسماعیلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.