شعر معاصر

شعر معاصر

اشعار متین اسماعیلی
شعر معاصر

شعر معاصر

اشعار متین اسماعیلی

پری غمگین


این شعر را


برای نخواندن سروده ام!


دکمه های کلافه ی پیراهنت را


به دست باد بده


عریان شو


و میان شعرم بیا


لا به لای واژه های برهنه ام


غلت بزن


موهای طلایی ات را پریشان کن


خالق تانگوی همآغوشی


سطرها و واژهایم باش!


سیب افتاده در دامنم


جاذبه بهانه ای بیش نبود


برای لمس تن تو


و هبوط


دروغ بزرگی که به تو نسبت دادند


عریان شو


و میان شعرم بیا


عریان که می شوی


تمام آبهای جهان


آبستن سونامی بوسیدنت می شوند


و تمام وال ها


بی درنگ


سر به ساحل میزنند


دل از تمام دریاهای جهان برده ای


صورت ماه تو


مدام


به این جذر و مد 


دامن می زند


پری کوچک غمگین فروغ


عریان شو


به شعرم بیا


میان واژه های برهنه ام غلت بزن


این شعر را


برای نخواندن سروده ام



#متین_اسماعیلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.